بهاء الدین محمد 10 ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام به سوی ایران رهسپار شد و چون به قزوین رسید و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافت، در آن سکنی گزید و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول شد. وی بعدها دانشمند بزرگی شد که در رشتههای مختلف سرآمد بود و آثار مختلفی نوشت و مدتها شیخالاسلام هرات و اصفهان بود. او در 81 سالگی در اصفهان از دنیا رفت و بدنش برای خاکسپاری به مشهد الرضا منتقل شد و در نزدیکی حرم مطهر به خاک سپرده شد.
در گفتوگویی با دکتر پریش کوششی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و محقق و پژوهشگر، ابعادی از شخصیت او بررسی شد که اکنون از نظر شما میگذرد.
شیخ بهایی در یکی از مهمترین دورههای تاریخ ایران یعنی عصر صفویه میزیسته است. در این دوره ارتباط علما با دستگاه حکومت چگونه بوده است؟
- در دورههای تاریخی ارتباط عالمان دین و دربارها و پادشاهان خوب نبوده است. در دوران صفویه که اولین حکومت شیعه در منطقهای وسیع تشکیل شد، دانشمندان زیادی با آنان همکاری کردند. راز این همکاری این بود که شاهان صفوی قدرت خویش را مرهون علما میدانستند و گاه از ایشان در اداره امور مملکت اجازه میگرفتند و قوانین کشور برگرفته از فقه شیعه بود. شیخ بهایی با پادشاهان صفوی بویژه شاه عباس اول و شاه طهماسب ارتباط نزدیک داشت، ولی پیوندی که او با دربار داشت، از موضع هدایت و رهبری بود. او از قدرت آنان برای اقتدار دین و حمایت از محرومان بهره میبرد. شیخ بهایی هرگز به تملق و چاپلوسی شاهان نپرداخت. او دربارها را اسلامی میخواست، نه اسلام را درباری. او دیانت را دستورالعمل سلطنت میدانست نه سلطنت را حاکم مطلق دین و دنیای مردم. او دولتها را کارگزار دین و متعهد به قوانین خدا میخواست، نه دین را توجیهگر کارهای نادرست دولتها.
شیخ بهایی از زاهد نمایان و عالمان چاپلوسی که خود را به شاهان نزدیک میکردند و در قرب شاهان جاه و جلال و آب و نان میجوییدند، به شدت انتقاد میکرد و بصراحت این قرب را «نان و حلوا» مینامید.
نان و حلوا چیست، دانی ای پسـر
قرب شاهان است، زین قرب الحذر
میبرد هوش از سر و از دل قرار
الفرار از قرب شاهان، الفرار
شیخ بهایی چگونه به مقام شیخالاسلامی رسید؟
- شیخ بهایی در دو شهر علمی ایران آن روزگار؛ یعنی قزوین و اصفهان درس خواند و نزد پدرش و سایر استادان مشهور عصر شاگردی نمود و رفته رفته مدارج کمال را سپری کرد. در همین زمان بود که با همسر خود، دختر شیخالاسلام زمان یعنی «شیخ زینالدین علی منشار عاملی» آشنا شد.
شیخ بهایی پس از درگذشت پدر همسرش به درجه شیخالاسلامی رسید. پادشاه آن روزگار ایران- شاه عباس صفوی- شیخ بهایی را فراخواند و او را به شیخالاسلامی برگزید.
شیخ بهایی پس از زیارت بیتا... الحرام مدت بسیار زیادی از عمر خود را صرف سیر و سفر نمود. سپس تمام عتبات مقدس عراق و مشهد امام رضا(ع) را زیارت کرد و سپس به هرات رفت و از آنجا به مشهد، آذربایجان، مصر، قدس شریف، دمشق شام، حلب و سرزمینهای دیگر مسافرت نمود. شیخ در این سفرها مباحث و مناظرههای علمی و مذهبی بسیاری با دانشمندان مذاهب دیگر داشت. شیخ بهایی پس از این غیبت و گسست طولانی به پایگاه خویش؛ یعنی اصفهان بازگشت. در این ایام نظر بزرگان زمان متوجه او شد، حتی «شاه عباس» نیز او را مصاحب حضر و سفر خویش قرار داد و در سفر به مشهد مقدس، او را همراه خود برد . شیخ بهایی در روزگار شاه عباس، نقش سیاسی مهمی در اداره امور کشور داشت.
درباره شخصیت علمی شیخ بهایی که بر تمامی علوم اشراف داشت، چه نکاتی قابل بیان است؟
- تجلیات شخصیت جامعالاطراف و آثار علمی شیخ بهایی در دانشهای گوناگون نظیر فقه و اصول، حدیث و تفسیر، عرفان، حساب، هندسه و معماری، نحو، نجوم و کلام کمنظیر است. شیخ بهایی عقاید تمام مکاتب و مذاهب را مطالعه نموده و با رجال آنها بحث و گفتوگو داشته و همین امر از اسرار محبوبیت او در جوامع مختلف است. او با فقها، فقیه و با محدثین، محدث و با صوفیان، صوفی، با فلاسفه، فیلسوف و با اصحاب تعلیم، ریاضیدان و با دانشمندان نحو، نحوی بود.
شیخ بهایى در زمینههاى مختلف اطلاعات و آگاهى داشت و همین آگاهى و وسعت معلومات، جاذبه ای به آثار او بخشید که از میان انبوه آثار گذشتگان، کتابها و تألیفات او را به صورت کتابهای روز و مورد علاقه درآورده است. فیالمثل در کتاب «اربعین» که کتاب حدیثى و فقهى است، از مسایل ریاضى و هیئت نیز استفاده کرده است و مسایل آنها را به صورت روشن و ملموس در اختیار خواننده قرار داده است. او در موارد گوناگون با زبان نظم و نثر دست دعا و تمنا به پیشگاه خدای بیهمتا برداشته و نیازهای شخصی و جمعی را از خدای سبحان طلب نموده است.
در این زمینه آثاری هم دارد؟
- اشعار شیخ بهاءالدین روح نیایشگر و خاشع او را در برابر پروردگار جهان نشان میدهد. شیخ بهایی معنای عمیق دعا را بخوبی احساس میکرد و هنگام دعا با تمام روح از خدا میخواست و نیازهای خود و امت اسلام را مطرح میکرد. او سعی فراوان داشت، مردم مسلمان با معنای دعاها آشنا شوند و برای آشنا کردن مردم با معارف بلند دعاها، سه کتاب ارزشمند نوشته است: شرح دعای صباح حضرت علی(ع) ، شرح دعای هلال امام زینالعابدین(ع) و مفتاح الفلاح درباره اعمال و آداب مستحب شبانهروز.
در تاریخ آمده است که شیخ بهایی افزون بر علوم دینی، مهندس بوده است و ساختمانهای زیادی را نیز طراحی کرده و ساخته است.
- بله! در مورد شیخ بهایی گفتهاند، او پیش از «نیوتن» دانشمند انگلیسى به قوه جاذبه زمین توجه داشته و در مورد سقوط آزاد اجسام بر حسب جاذبه خورشید، ثوابت، سیارات و اقمار، بحث و گفتوگو کرده است. شیخ بهایی به مهارت در ریاضی و معماری و مهندسی معروف بوده و هنوز هم به همین صفت معروف است، چنانکه معماری مسجد امام اصفهان و مهندسی حصار نجف را به او نسبت میدهند و نیز شاخصی برای تعیین اوقات شبانهروز از روی سایه آفتاب یا به اصطلاح فنی، ساعت آفتاب یا صفحه آفتابی و یا ساعت ظلی در مغرب مسجد امام (مسجد شاه سابق) اصفهان که گفته میشود او ساخته است. در احاطه وی در مهندسی تردیدی نیست، تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و روستاهای مجاور نمونه بارز خدمات مهندسی اوست. دیگر از کارهای علمی که به بهایی نسبت میدهند، طرحریزی کاریز نجفآباد اصفهان به نام قنات زرین کمر است که یکی از بزرگترین کاریزهای ایران است.
دیگر از کارهای شیخ بهایی، تعیین سمت قبله مسجد امام به مقیاس چهل درجه انحراف غربی از نقطه جنوب و پایان دادن به یک سلسله اختلاف نظرها درباره تعیین قبله بود. همچنین از کارهای شگفتی که به شیخ بهایی نسبت میدهند، ساختمان گلخن گرمابهای است که هنوز در اصفهان مانده و به حمام شیخ بهایی یا حمام شیخ معروف است و آن حمام در میان مسجد جامع و هارونیه در بازار کهنه نزدیک بقعه معروف به «درب امام» واقع است و مردم اصفهان از دیرباز همواره عقیده داشتهاند که گلخن آن گرمابه را بهایی چنان ساخته که با شمعی گرم میشد. گویا خود شیخ گفته بود که اگر روزی فضای گلخن گرمابه را بشکافند، شمع خاموش خواهد شد و گلخن از کار میافتد. پس از مدتی که گرمابه تعمیر شد و محوطه گلخن نیز به همین منظور شکافته شد، فوراً شمع خاموش شد و پس از آن دیگر نتوانستند مانند شیخ گلخن را بسازند. همچنین طراحی منار جنبان اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست، به او نسبت داده میشود.
شیخ در نیمه اول قرن یازدهم هجرى و در ربع اول قرن هفدهم میلادى زندگى مىکرد؛ قرنى که براى مورخان داراى اهمیت و اعتبار ویژهاى است. همزمان با شیخ بهایی در جهان چه دانشمندانی در حیات بودند؟
- قرن هفدهم میلادى، قرن پیشرفت و رنسانس علمى در اروپا نام گرفته است، از سویی در این زمان زمامداران نامدارى حاکمیت داشتهاند، مانند «سلیمان قانونى» در عثمانى که قلمرو حکومت عثمانى را تا قلب اتریش گسترانده بود یا شاه عباس صفوى اول در ایران، یا سلطان مغول محمد شاه اکبر در هندوستان و در اروپا نیز ملکه الیزابت اول در انگلستان و لوئى چهاردهم در فرانسه حکومت داشتند. همه این زمامداران، برخلاف اسلاف و اقران خود، عموماً معروف به علمدوستى و دانشطلبى بودهاند و در روزگار این حکومتها، دانشمندان و هنرمندان نامى در سراسر جهان پا به عرصه حیات نهادند، به طور مثال در انگلستان «فرانسیس بیکن» صاحب مکتب تجربى، از میراث غنى فرهنگ اسلامى بهرهها برده است و نیز «شکسپیر» شاعر نامدار. در فرانسه «رنه دکارت»، شاعر و نمایشنامهنویس، «کورلى» و «مولر» و در آلمان ستارهشناس معروف «کپلر» و در ایتالیا «گالیله» رشد و نما یافتهاند.
شیخ عاشق آزادگی بوده و از تصنع و تکلف در زندگی بیزار بود. در زندگی فطرتی خداجو و ساده داشت و این در حالی بود که در زمان و مکان او متصنعین و متکلفین، بسیار زیاد بودند. چنانچه بعضی از مورخان گفتهاند، تصنع و تکلف برخی تا جایی بوده که آنها از دیده شدن در میادین شهر و اختلاط با عامه مردم دوری میجستند.



نظر شما